خرمشهر آزاد شد

زیباترین سرود روز سوم خرداد سال 61 را نخلها به گوش نسیم زمزمه کردند . خبر سینه به سینه به همه جا رسید . دلها گرم شد از جوشش امید و اشک در دیده ها حلقه زد . 575 روز دوری خرمشهر از میهن پایان یافت . حالا خونین شهر مانده بود و حسرت ، حسرت دوری یاران، آنان که سینه را آماج حمله های دد منشان تاریخ این سرزمین کردند . قصه حماسه خرمشهر را تنها و تنها باید از خاک این سرزمین پرسید و نخلهایش ، که ایستاده ناظر بودند بر سروده شدن منظومه عشق . خاک سرخ خرمشهر هنور بوی گامهای آشنای عاشقان دشت خدا را می دهد. نسیم این دیار هنوز زمزمه دعا گونه شبهای عملیات را بر دوش دارد. و به راستی که :

خرمشهر را خدا آزاد کرد.